بیتاب

ساخت وبلاگ

این اهنگ برام پر از خاطره هست، خیلی دوسش دارم

شنیدنش تو اینروزای پر ماجرای من، بهم یه حس بی تابی عجیبی میده

یه حسی مثل "غم زیبا"

تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گل‌ وار به پایم شکستی

قلم زد نگاهت به نقش‌ آفرینی
که صورتگری را نبود این چنینی

پریزاد عشق‌ و مه‌ آسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی

تو دونسته بودی چه خوش‌ باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من

تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌ تاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب

قسم خوردی بر ماه که عاشق‌ ترینی
توی جمع عاشـــــــــق، تو صادق‌ ترینی

همون لحظه ابری رخ ماه‌ و آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاری از اون لحظه‌ ی ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب

در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم

تو از این شکستن خبر داری یا نه
هنوز شور عشق‌ و به سر داری یا نه

...

هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری

من اون ماهو دادم به تو یادگاری

❤️ رمز شب...

ما را در سایت رمز شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aramz-e-shab8 بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 4 تير 1403 ساعت: 10:29